سخنان اخیر رهبری درباب سیاست خارجی
سرفصل دیگری که من میخواهم عرض بکنم، بحث سیاست خارجی است که خب این از اوّل، یکی از اولویّتهای دولت جناب آقای دکتر روحانی بوده، هم در تبلیغات، هم در اقدامات دولتی؛ این کار مهمّی بوده، خب بنده هم موافقم. من از سابق به فعّالیّت دیپلماسی و کار دیپلماسی عقیده داشتم و معتقد بودم بایستی در این زمینه تلاش بشود.
چند نکته اینجا وجود دارد: یکی اینکه ما توان دیپلماسی خودمان را در سطح دنیا درست توزیع کنیم؛ یعنی سهم آسیا به تناسب وسعت و توانایی آسیا باید به آسیا داده بشود، سهم آفریقا همینجور، سهم آمریکای لاتین همینجور؛ پس بنابراین [باید] دیپلماسیمان را خوب توزیع کنیم، متناسب توزیع کنیم.
یک مسئلهی دیگر هم این است که ما در همهجا بایست در دیپلماسی موضع فعّال داشته باشیم. بایستی انسان بخصوص در مسائل شبیه مسائل منطقه -که امروز مسائل بسیار پیچیدهای است؛ مسائل منطقهی ما، مسائل سوریه و عراق و لبنان و شمال آفریقا، این طرف در طرف شرق، افغانستان و پاکستان و مانند اینها، مسائل فوقالعاده پیچیدهای است؛ سیاستها اینجا خیلی در هم فرورفته و متخاصم و مؤثّر بر روی یکدیگرند- خیلی لازم است که با دقّت و هوشیاری و قدرت فعل، فعّال بودن و اثرگذار بودن، وارد میدان بشود که خب در یک جاهایی الحمدلله وارد شدهایم، همینجور هم بوده.
نکتهی سوّم در زمینهی مسائل دیپلماسی، استفاده از ظرفیّت دیپلماسی برای اقتصاد است. دستگاههای اقتصادی با وزارت خارجه، در زمینهی مسائل اقتصادی بایستی تعامل دائمی داشته باشند. خب مگر ما نمیگوییم مثلاً فرض کنید که انتقال فلان فنّاوری پیشرفته از فلان کشور [انجام شود]، یا صادرات [به فلان کشور] -که روی صادرات تکیه میکنیم- خب، در این زمینهها وزارت خارجه بایستی محور کار باشد. ما شنیدهایم و دیدهایم مواردی را که یک وزارتخانهای، در یک کشوری دارد مذاکرهی اقتصادی میکند، [امّا] وزارت خارجه اصلاً خبر ندارد! این ضرر است، این زیان محض است. البتّه این وظیفهای است دوطرفه، هم وظیفهی دستگاهها است که با وزارت خارجه همکاری و همراهی داشته باشند در این زمینه، هم وظیفهی وزارت خارجه است که برای این کار بنشینند برنامهریزی کنند؛ یعنی در یک بخش ویژهای -البتّه در وزارت خارجه یک بخش اقتصادی علیالظّاهر هست، یعنی از سابق که بوده- باید برنامهریزی کنند، فعّال کنند، این هم یک مطلب است. آن چیزی که مورد اعتماد است در دیپلماسی، آن کار ثابت مسلّم امضاشدهی قابل احتجاج است، این در مسائل ارتباطات ما با خارج از کشور مهم است که خب باید روی این دقّت کرد.
البتّه مسئلهی برجام هم یکی از بخشهای سیاست خارجی است، بنده چون دربارهی برجام صحبتهای زیادی کردهام، نمیخواهم مجدّداً بحث کنم؛ با جناب آقای دکتر روحانی رئیس جمهور محترم هم همینطور بهطور تقریباً مداوم، در همین زمینهها صحبت داشتهایم و داریم.
بههرحال در مورد برجام، آن نکتهای که من میخواهم بگویم این است که اوّلاً بدحسابیهای طرف غربی را -یعنی بخصوص آمریکا را- به حساب بیاوریم؛ مطلقاً در صدد این نباشیم که بدحسابی طرف مقابل را و بدقِلقی طرف مقابل را و خیانت طرف مقابل را یکجوری توجیه کنیم؛ این دارد بدحسابی میکند -الان مشخّص است، آمریکاییها دارند بدحسابی میکنند- این بدحسابی را به حساب بیاوریم، به این توجّه کنیم.
و [ثانیاً] تجربه بیاموزیم؛ اینکه حالا ممکن است که فرض کنید این دولت یا یک دولت دیگری در آمریکا یا در فلان کشور یک وعدهای به ما بدهد و یک حرفی بزند، به این وعده و مانند اینها هیچ نمیشود اعتماد کرد؛ مطلقاً. خیلیخب، او وعده میدهد، شما هم یک وعده بدهید. شخصی شعر گفته بود، پیغام داد، آمد پیش خلیفه و شعرش را خواند؛ خلیفه هم گفتش که مثلاً فلان قدر طلا -صد هزار دینار مثلاً طلا- به ایشان بدهید؛ [این مطلب را] نوشت روی کاغذ و داد به این شاعر و گفت برو بگیر؛ رفت پیش آن خزانهدارش، کاغذ را داد و گفت آقا صد هزار [بدهید]؛ گفت به چه مناسبت؟ گفت یک شعری گفتهام؛ گفت خب شعر گفتهای؟ تو یک شعر گفتی او خوشش آمد، او هم این را نوشت تو خوشت آمد، این به آن در؛ پاشو برو! [۸] یعنی اینجوری است. او یک حرفی میزند، وعدهای میدهد که ما خوشمان بیاید، ما هم یک وعدهای بدهیم او خوشش بیاید؛ امّا چیز نقدی به او ندهیم که بعد آنوقت در آن بمانیم که حالا او جواب خواهد داد به حساب خودش یا وام خودش را ادا خواهد کرد یا نه؛ نخیر.
بههرحال ما از کسانی که در زمینهی برجام، شبانه روز واقعاً زحمت کشیدند و تلاش کردند، از آنها قدردانی میکنیم. بنده به برجام انتقاد دارم، ایراد دارم، این را هم گفتهام؛ هم به شماها گفتهام، هم در عَلَن گفتهام؛ منتها این ایراد به طرف مقابل است، ایراد به خودی نیست، ایراد به عناصر خودمان نیست، عناصر خودمان زحمت خودشان را کشیدند و همانقدر که میتوانستند کار کردند؛ طرف مقابل، طرف خبیثی است، طرف نامردی است.
1395/6/2